چه کسی رزم‌آرا را کشت؟/ دو تیر و یک نشان

ساخت وبلاگ

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- معمای قتل سپهبد حاجعلی رزم‌آرا نخست‌وزیر ایران در 16 اسفند 1329 خورشیدی امروز 72‌ساله می‌شود. اگر در آمریکا ماجرای ترور رییس جمهوری -جان.‌اف.‌کندی- یک معمای 60 ساله است در ایران هم قتل رزم‌آرا نخست‌وزیر، به معمایی 72 ساله بدل شده است. همان‌گونه که در آمریکا هم نامی به عنوان ضارب معرفی شده اما افکار عمومی را قانع نکرده در ایران هم روایت رسمی این است که رزم‌آرا با گلولۀ خلیل طهماسبی از اعضای ارشد فداییان اسلام از پا درآمده اما همواره در این‌باره تردیدهایی وجود داشته است.

چه کسی رزم آرا را کُشت؟/ دو تیر و یک نشان


این گفتار به 8 روایت متفاوت می‌پردازد و نخست دربارۀ نام او باید توضیح داد که «حاجعلی» اسم او بود نه لقب. چون در عید قربان به دنیا آمده بود. جالب این که نام این نظامی مشهور با عرصۀ ادبیات و فرهنگ هم گره خورده زیرا با انورالملوک هدایت خواهر صادق هدایت ازدواج کرده بود و نویسندۀ سوررئال ایرانی دایی 5 فرزند او بوده است.

رزم‌آرا در 5 تیر 1329 فرمان نخست‌وزیری گرفت و با این که گفته بود "من یک سربازم و می‌خواهم به مملکت خودم خدمت کنم" اما سخن دیگری از او در دل تاریخ ثبت شده که چهره‌ای منفی از او ترسیم کرده است: "مملکت ایران که عُرضۀ ساختن لولهنگ را هم ندارد، چگونه می‌خواهد دستگاه عظیم نفت را اداره کند؟!"

چه کسی رزم‌آرا را <a href='/last-search/?q=کشت؟'>کشت؟</a>/ دو تیر و یک نشان

هر چند به خاطر مخالفت با ملی شدن صنعت نفت به دشمن مصدق شهرت داشت ولی شاه هم دلِ خوشی از او نداشت چرا که بیم‌ناک آن بود در تدارک کودتا باشد. شاه همواره نگران بود روی کار آمدن خود او در شهریور 1320 از سر ناچاری قدرت‌های خارجی بوده باشد وگرنه چطور ممکن است پدر را به تبعید بفرستند و پسر را بر تخت بنشانند؟ از این رو دچار سوء‌ظن بود و از جمله به سپهبد رزم‌آرا که نکند مخالفت با ملی شدن نفت برای به دست‌آوردن دلِ انگلیسی‌ها و کشیدن تخت از زیر پای شاه باشد؟

باری، روز 16 اسفند 1329 نخست‌وزیر که برای شرکت در مجلس ترحیم آیت‌الله فیض به مسجد شاه (‌امام خمینی کنونی در بازار تهران) رفته بود هدف گلوله‌ای قرار گرفت که به خلیل طهماسبی نسبت داده شد. تروری که به روند ملی شدن صنعت نفت چنان سرعتی بخشید که بعدتر به پاس آن نمایندگان جبهۀ ملی در مجلس شورای ملی طرحی با قید سه فوریت برای آزادی و عفو ضارب رزم‌آرا تصویب کردند. مصوبه‌ای کم‌سابقه که دو استاد برجستۀ حقوق دانشگاه تهران هم طرح آن را امضا کرده بودند: دکتر کریم سنجابی و دکتر سید علی شایگان: «‌ماده واحده: چون جنایت حاجعلی رزم‌آرا و حمایت از اجانب بر ملت ایران ثابت است، بر فرض که قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت ایران بی‌گناه شناخته و تبرئه می‌شود». -[‌مذاکرات مجلس شورای ملی، دورۀ هفتم، 22 مرداد 1331]

پس از آن خلیل طهماسبی آزاد شد و اگرچه بعدتر اعدام شد اما به اتهامی دیگر بود. در مصوبۀ مجلس هم آمده «بر فرض که قاتل باشد» یعنی تشکیک و تردید از ابتدا وجود داشته و حتی کسانی که او را قاتل می‌دانند در حد عامل است نه آمر یا می‌گویند شلیک کرد اما به هدف ننشست و گلولۀ دیگری بود که درست و دقیق بر جایی نشست که باید.

روایت سید ضیا

1. در کتاب «سید ضیا مرد اول یا دوم کودتا» همان روز 16 اسفند 1329 از قول او آمده نزد شاه بوده و او را پریشان‌خاطر یافته که به مدام به ساعت خود نگاه می‌کرده که ناگهان شخصی بر آستانۀ در ظاهر شد و گفت: تمام شد قربان! این یعنی ترور، کار شاه بوده است. اما چرا باید در همان لحظه خاص با سید ضیا ملاقات داشته باشد و درست است که به رزم‌آرا اعتماد نداشت اما مگر جز این است که زمینۀ روی کار آمدن مصدق هم فراهم آمد؟ با این حساب چرا فکر بعد از ترور را نکرده بود؟

روایت خفیه‌نویس

2. در کتاب "خاطرات سیاسی سید محمد علی شوشتری" - (‌خفیه‌نویس رضا شاه) به اهتمام غلام‌حسین میرزا صالح و در مقدمۀ خواندنی به قلم نعمت قاضی در معرفی سید محمد علی شوشتری مشهور به سید بسم‌الله آمده نزد سید ضیا رفته تا از او برای استیضاح نخست‌وزیر (رزم‌آرا) یاری بخواهد و سید‌ضیا می‌گوید: " این قزاق دو سه ماه دیگر چنان از صحنۀ سیاست ایران خواهد رفت که دیگر بازنگردد. خاطرتان جمع باشد.»

ادعای محقق انگلیسی

3. نویسندۀ انگلیسی کتاب « وطن‌پرست ایرانی؛ مصدق و یک کودتای اساساً انگلیسی» ادعا می‌کند مصدق از ترور با خبر بوده اما در آن دست یا مشارکت نداشته است. نام این نویسنده کریستوفر دی بلیگ است و در مصاحبه‌ای توضیح داده منظور من در کتاب این نبود که نقش داشته یا تحریک کرده بلکه فقط گفته‌ام خبر داشته است.

علم و رزم‌آرا

4. اسدالله عَلَم در خاطرات خود یادآور شده در مسجد شاه و در روز واقعه همراه نخست‌وزیر بوده اما گلوله‌ها به رزم‌آرا اصابت کرده و او سالم مانده است. با توجه به اشتهار اسدالله علم به انگلیسی‌بودن اگر بخواهیم داستان را ساده کنیم به این معنی است که رزم‌آرا آمریکایی و به دنبال کودتا و احتمالا اعلام جمهوری بوده و انگلیسی‌ها او را کشتند. این البته ساده‌سازی ماجراست. با این حال علم در خاطرات خودبه صراحت نوشته است: "من یقین داشتم خیالِ سوء‌نیت به شاه داشت".

خود عَلَم هم در معرض اتهام است تا جایی که برخی مناصب بعدی را هدایای شاه به او به خاطر این خدمت ویژه می‌دانند.

‌اطلاع رهبران جبهه ملی

5. عزت‌الله سحابی در صفحه 99 کتاب خاطرات خود از جلسه‌ای با حضور نواب صفوی، دکتر فاطمی، دکتر بقایی، حسین مکی، دکتر شایگان و چند تن دیگر از رهبران جبهه ملی خبر می‌دهد که در آن حضار بر سر این که خطر اصلی شاه نیست و رزم‌آراست توافق داشته اند و نواب در آن جلسه می‌گوید: "فرض کنید همین امروز رزم‌آرا ساقط شد (و بلافاصله فنجان چای خود را برمی‌گرداند داخل نعلبکی) و می‌پرسد: بعد از ساقط شدن او قول می دهید احکام اسلام را اجرا کنید؟" این جلسه یکی دو ماه قبل از 16 اسفند 1329 برگزار شده بود.

‌فداییان اسلام

6.با این که معمولا گروه‌هایی که کار علنی سیاسی هم انجام می‌دهند مسؤولیت ترور را بر عهده نمی‌گیرند ولی فداییان اسلام نه تنها بر عهده گرفت که به آن می‌بالید. در گفت‌و‌گوی چند سال پیش محمد مهدی عبد خدایی با تارنمای تاریخ ایرانی هم این نکته مشهود بود. علت این است که فداییان اسلام معتقد بودند زمینه ملی شدن نفت و روی کار آمدن مصدق را آنان با ترور رزم‌آرا فراهم کردند و بر گردن مصدق و ملیون حق داشتند منتها از طرف آنان بی‌مهری و بی‌وفایی یا بدعهدی دیدند. آیت‌الله طالقانی هم در اجتماع 14 اسفند 57 در احمد‌آباد به نقش فداییان اسلام اشاره کرده بود.

‌برادر رزم آرا

7. منوچهر رزم‌آرا برادر سپهبد رزم‌آرا هم ترور را به انگلستان وشخص اسدالله علم نسبت می‌داد و می‌گفت محبوبیت برادرم در 47 سالگی و هوش و صلاحیت او باب میل سیاست‌مداران پیر یا وابسته به انگلیس نبود و ترور با هدایت دربار انجام شده است. تعبیر "‌هدایت دربار" در خاطرات مهندس سحابی هم آمده و اصرار شاه بر حضور علم در مراسم را قابل توجه می‌داند. شاید به خاطر آن بوده تا کسی به علم و دربار شک نکند.

‌خاطرات هم‌بندی‌ها

8. در کتاب خاطرات سرهنگ مصوّر رحمانی آمده که هم‌بندی‌های او متوجه شدند تیری که او انداخته بود به رزم‌آرا اصابت نکرد و انتساب آن را پذیرفت تا قهرمان شود و بعد از 28 مرداد کوشید از سرباز کند و نشد. گلوله در واقع از سلاح کمری کلت با کالیبر بزرگ رها شده بود که تنها در اختیار ارتش بود در حالی که خلیل طهماسبی تنها یک شش‌تیر کوچک داشته است. مطابق این فرضیه تیر اصلی را یک گروهبان ارتش شلیک کرده است. به این ترتیب از نقشه طهماسبی اطلاع داشتند ولی خود آن را کارگردانی کردند تا به نتیجه برسد. به جای یک تیر و دو نشان، دو تیر بود و یک نشان!

برای نویسندۀ این سطور بی آن که بخواهد نتیجه خاصی را القا کند دو روایت در کنار هم معما را حل می‌کند اگرچه به مداقۀ بیشتر نیاز دارد:

روایت اول همان است که در بند دوم و به نقل از سید ضیا آمد که به سید محمد علی شوشتری گفته بود این قزاق (‌رزم‌آرا) حذف خواهد شد (‌صفحه 17 از مقدمه نعمت قاضی بر کتاب خاطرات سید‌محمد علی شوشتری) و دومی اگرچه جایی ثبت نشده اما شخصا از زبان مرحوم علی اکبر پوراستاد از اعضای قدیمی فداییان اسلام در دفتر او در میدان ولی‌عصر تهران شنیدم که آخرین‌بار که به دیدن نواب صفوی رفته بود از دیدن سید ضیا یکه خورده بود.

به زبان ساده سید ضیا خواست‌هایی را گاه با بهره از احساسات کسانی که از خط و ربط اصلی اطلاع نداشتند دنبال می‌کرده و شاه هم که از این رابطه ویژه بین سید ضیا و انگلستان باخبر بوده به او اجازه داده بود هر وقت که خواست به دیدار بیاید.

با این همه اگر معمای ترور رزم‌آرا به این سادگی قابل حل بود 72 سال مبهم باقی نمی‌ماند. این اشاره هم خالی از لطف نیست که برخی معتقدند خود‌کُشی صادق هدایت اندک زمانی بعدتر در پاریس به خاطر آن بوده که بعد از قتل شوهر‌خواهر از هر‌گونه اصلاح سیاسی و تغییر نومید می‌شود. نکته‌ای که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

تاریخ جوزقی...
ما را در سایت تاریخ جوزقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : calendar2015o بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 21 اسفند 1401 ساعت: 20:35